آوار/'āvār/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. غارت؛ چپاول: ◻︎ باد گویی نافههای تبتستان بر درید / باغ گویی کاروان شوشتر آوار کرد (فرخی: ۴۲۷).۲. آزار؛ رنج؛ ستم؛ فساد.۳. (صفت) بینظم.