26 فرهنگ

آلوده

/'ālude/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

آن‌که یا آنچه به چیزی پاک یا ناپاک آغشته شده؛ آن‌که به وضعیتی بد دچار شده؛ آغشته؛ مالیده به چیزی؛ ناپاک.