سوهانگیرلغتنامه دهخداسوهانگیر. (نف مرکب ) کنایه از نرم و ملائم . (غیاث ) (آنندراج ) : در دل سوهانگرم آه مرا تأثیر نیست چون دل پولاد او یک ذره سوهان گیر نیست .سیفی بخاری (از آنندراج ).
سَوانگاریchromatographyواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای جداسازی اجزای یک مخلوط با عبور دادن یک فاز متحرک از روی یک فاز ساکن
سَوانگاری تمایلیaffinity chromatographyواژههای مصوب فرهنگستاننوعی سوانگاری که در آن مولکولها را براساس تمایل ویژۀ آنها برای اتصال به بستره (substrate) جدا میکنند