سهروردیهلغتنامه دهخداسهروردیه . [ س ُ رَ وَ دی ی َ ] (اِخ ) فرقه ای از صوفیه ، منسوب به ابوحفص عمر سهروردی که در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری ظهور کرده اند. سلسله ٔ تصوف سهروردیه از این قرار است : ممشاد دینوری ، احمد اسود دینوری ، محمدبن عبداﷲ عمویه ، رویم ، ابوعبداﷲ محمدبن خفیف شیرازی ، ا
سهروردیهفرهنگ فارسی عمیدفرقهای از صوفیه منسوب به ابوحفص عُمَر سهروردی که در اواخر قرن ششم هجری ظهور کردهاند.
سهروردیلغتنامه دهخداسهروردی . [ س ُ رَ وَ ] (اِخ )(490 - 563 هَ . ق .) ابوالنجیب ضیاءالدین عبدالقاهربن عبداﷲ. عارف معروف از مریدان احمد غزالی است و مصنفات بسیار بدو نسبت داده اند. (فرهنگ فارسی معین ).
سهروردیلغتنامه دهخداسهروردی . [ س ُ رَ وَ ] (ص نسبی ) منسوب به سهرورد که شهری است در زنجان و جمعی از علماء از این خاک بظهور آمده اند. (الانساب سمعانی ).
سهروردیلغتنامه دهخداسهروردی . [ س ُ رَ وَ ] (اِخ ) ابوحفص عمر. برادرزاده ابوالنجیب عبدالقاهر سهروردی عارف معروف که نسبت تعلیم او به احمد غزالی میرسد. از تألیفات او کتاب «عوارف « »رشف النصائح « »اعلام التقی » و «اعلام الهدی » است . وی مؤسس فرقه ٔ سهروردیه و مرشد سعدی و اوحدالدین کرمانی است . (ف
سهروردیلغتنامه دهخداسهروردی . [ س ُ رَ وَ ] (اِخ ) یحیی بن حبش بن امیرک . ملقب به شهاب الدین و شیخ اشراق و شیخ مقتول و شهید، مکنی به ابوالفتوح . رجوع به ابوالفتوح در همین لغت نامه شود.
علی سهروردیلغتنامه دهخداعلی سهروردی . [ ع َ ی ِ س ُ رَ وَ ] (اِخ ) ابن مسلم بن محمدبن علی سلمی دمشقی شافعی خلوتی . مشهور به ابن سهروردی و ملقب به جمال الاسلام و مکنی به ابوالحسن . وی فقیه و اصولی و مفسر و عالم به فرایض وریاضی دان بود و در نزد غزالی تلمذ کرد و در ذی قعده ٔسال <span class="hl" dir="lt
سهروردیلغتنامه دهخداسهروردی . [ س ُ رَ وَ ] (اِخ ) ابوحفص عمر. برادرزاده ابوالنجیب عبدالقاهر سهروردی عارف معروف که نسبت تعلیم او به احمد غزالی میرسد. از تألیفات او کتاب «عوارف « »رشف النصائح « »اعلام التقی » و «اعلام الهدی » است . وی مؤسس فرقه ٔ سهروردیه و مرشد سعدی و اوحدالدین کرمانی است . (ف
بهاءالدینلغتنامه دهخدابهاءالدین . [ ب َ ئُدْ دی ] (اِخ ) زکریا (578 - 661 هَ . ق .) معروف به بهاءالحق از مشایخ صوفیه و ازخلفای مشهور شیخ شهاب الدین سهروردی و مؤسس طریقه ٔ سهروردیه در هند. نزدیک ملتان بدنیا آمد. برای تحصیل علم بخر
زین الدینلغتنامه دهخدازین الدین . [زَ نُدْ دی ] (اِخ ) خوافی خراسانی . از اکابر مشایخ سلسله ٔ سهروردیه است . وی مرید شیخ عبدالرحمن نظری بوده و او مرید شیخ جمال الدین و او مرید شیخ حسام الدین و او مرید شیخ عبدالصمد و او مرید شیخ نجیب الدین علی سرخسی و... و بچند واسط به شیخ معروف کرخی بواب و مرید حض
غلام سرورلغتنامه دهخداغلام سرور. [ غ ُ س َرْ وَ ] (اِخ ) صاحب لاهوری . مفتی بن مفتی ، غلام محمدبن مفتی رحیم اﷲ قریش اسدی هاشمی . وی از دانشمندان هند در اواخر قرن سیزدهم هجری است و شاید اوائل قرن حاضر (چهاردهم ) را نیز درک کرده است ، به هرحال در سال 1283 هَ . ق . د