لغتنامه دهخدا
کرکم . [ ک ُ ک ُ ] (اِ) زعفران . (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). عربی زعفران . (غیاث اللغات ). لیث گوید: آن زعفران است و ابوعمرو گوید کرکم و کرنب نباتی است که به زعفران مشابهت دارد. (ترجمه ٔ صیدنه ). ابن سراج گوید: کُرکُم اعجمی است و زعفران است واحد آن کرکمة است