اثبات ناتراواzero-knowledge proof, ZK proofواژههای مصوب فرهنگستاننوعی روش اثبات در رمزنگاری که در آن اثباتکننده میتواند به وارسیکننده اثبات کند که یک گزارة مفروض درست است، بدون آنکه هیچ اطلاعاتی بهجز درستی گزاره به وارسی
اثبات ناتراوای بازنشانپذیرresettable zero-knowledge proof, resettable ZK proofواژههای مصوب فرهنگستاننوعی روش اثبات دانشصفر که حتی در صورت تعامل چندبارة مهاجم با اثباتکننده، هر بار با بازنشانی اثباتکننده به حالت اولیه و وادار کردن او به استفاده از همان نوار
اثبات ناتراوای کاملperfect zero-knowledge proof, perfect ZK proofواژههای مصوب فرهنگستانروشی که در آن مقدار اطلاعاتی که از اثباتکننده به وارسیکننده نشت میکند برابر با صفر است. این نوع اثبات در قـراردادهای تـوافق کلید و طرحهای رمزگذاری (encrypti
ظنونلغتنامه دهخداظنون . [ ظَ ] (ع ص ) مرد سُست کم حیلت . || زن ِ ذات شرف که به جهت آن نکاح کنند. || مرد بدگمان . || چاه که ندانند آب دارد یانه . || چاه کم آب . || وام که ندانند
ظنونلغتنامه دهخداظنون . [ ظُ ] (ع اِ) ج ِ ظَن : و فرونهادن بار امل در مهب شکوک و منزل ظنون . (کلیله و دمنه ).
ظنونفرهنگ انتشارات معین(ظَ) [ ع . ] (ص .) 1 - مرد بدگمان . 2 - مرد سست و ضعیف که نتوان بدو اعتماد کرد.
ظن نیکولغتنامه دهخداظن نیکو. [ ظَن ْ ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حسن ظن ّ : بر ظن نیکو قصد کردم بدوآزادگی کرد و وفا کرد ظن . فرخی .من در تو فکنده ظن نیکوابلیس ترا ز ره فکنده .لبی