غدفلةلغتنامه دهخداغدفلة. [ غ َ ف َ ل َ ] (ع مص ) در ارزانی و نیکوحالی درآمدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ): غدفل الرّجل ؛ وقع فی الاهیغین تثنیه ٔ اهیغ: ارزانی و خوبی حال و یا اکل و
غدفلةلغتنامه دهخداغدفلة. [ غ ِ دَ ل َ ] (ع ص ) تأنیث ِ غِدفل . رجوع به غدفل شود. || رحمة غِدفَلة؛ مهربانی کثیر. (منتهی الارب ). رحمت واسعه . (اقرب الموارد). || ملاءةغِدفلة؛ چادر
غدفللغتنامه دهخداغدفل . [ غ ِ دَ ] (ع ص ) ج ، غدافِل . تأنیث آن غدفلة.مرد بلندبالا. || قوی جثه ٔ تمام اندام . (منتهی الارب ) (آنندراج ). غِدفن . (منتهی الارب ). رجوع به غدفن شو