غائلهفرهنگ مترادف و متضاد۱. آشوب، بلوا، شورش، فتنه، نهضت ۲. آفت، بلا، بلایناگهانی ۳. بدی، شر ۴. آسیب، گزند ۵. دشواری، سختی
غائصةلغتنامه دهخداغائصة. [ ءِص َ ] (ع ص ) تأنیث غائص . ج . غائصات . غوائص . (اقرب الموارد). || زن که به حرص جماع شوی را از حیض خود آگاه نکند تا او پرهیز کند. (منتهی الارب ).