غبوقلغتنامه دهخداغبوق . [ غ ُ ] (ع مص ) شراب شبانگاهی خوردن . || شراب شبانگاهی خورانیدن . (منتهی الارب ).
غبوقلغتنامه دهخداغبوق . [ غ َ ] (ع اِ) شراب شبانگاه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (دهار). ج ، غبائق برخلاف قیاس . (اقرب الموارد). آن شراب که شبانگاه خورند. (مهذب الاسماء). شرا
غبوقةلغتنامه دهخداغبوقة.[ غ َ ق َ ] (ع ص ) شتر ماده ای که پس از مغرب دوشیده شود. ج ، غبائق . (اقرب الموارد). رجوع به غَبوق شود.
غبقلغتنامه دهخداغبق . [ غ َ ] (ع مص ) شراب شبانگاهی خوردن وخورانیدن . (منتهی الارب ). || سیراب کردن یا دوشیدن شتر و گوسفند به شامگاه . (اقرب الموارد).
غبقةلغتنامه دهخداغبقة. [ غ َ ب َ ق َ] (ع اِ) رسن که بر سر چوب بر پهنای کوهان گاو بندند وقت کلبه رانی و آب کشی و جز آن . (منتهی الارب ). در نسخه ٔ چاپ بمبئی هم کلبه رانی آمده ولی
غبقیلغتنامه دهخداغبقی . [ غ َ قا ] (ع ص ) زن شراب شبانگاهی خوار. (ناظم الاطباء). تأنیث غبقان . غبوق خوار. یقال : رجل غبقان و امراءة غبقی . (اقرب الموارد).
تابع زبَرجمعیsuperadditive functionواژههای مصوب فرهنگستانتابعی مانند f بهگونهای که بهازای هر y ، x در دامنۀ f(x+y) ≥ f(x) + f(y) ،f
تابع زیرجمعیsubadditive functionواژههای مصوب فرهنگستانتابعی مانند f بهگونهای که بهازای هر y ، x در دامنۀ f(x+y) ≤ f(x) + f(y) ،f
تابع جمعیadditive functionواژههای مصوب فرهنگستانتابعی که عمل جمع را حفظ کند، یعنی همواره (y)f(x+y) = f(x)+f