غفلةًلغتنامه دهخداغفلةً. [ غ َ ل َ تَن ْ ] (ع ق ) غافلانه . بدون تأمل . بدون ملاحظه . به ناگاه . بیخبر. بی اندیشه و بدون فکر. (ناظم الاطباء). ناگهان . ناگاه . ناگه . نابیوسان .-
غفلةلغتنامه دهخداغفلة. [ غ َ ل َ ] (ع مص ) غافل شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). گذاشتن و فراموش کردن چیزی . (از منتهی الارب ). بی تیمار شدن .
غُلْفٌفرهنگ واژگان قرآندر غلافها - در پرده ها پوشيده شده ها (جمع کلمه اغلف است و اغلف به معناي چيزي است که در پردههائي پوشيده شده باشد و قلب اغلف قلبي است که پردههائي بر آن افتاده باش
معادلههای نیمهزمینگَردsemigeostrophic equationsواژههای مصوب فرهنگستانسامانۀ معادلات تکانه و ترمودینامیک در مختصات زمینگَرد T ,Z ,Y ,X که از تقریب تکانۀ زمینگَرد مشتق شده است و نیازهای نظریۀ نیمهزمینگَرد را برآورده میسازد