سمعک دوشاخهY-cord hearing aidواژههای مصوب فرهنگستاننوعی سمعک جیبی که خروجی تقویتکنندۀ آن با یک سیم Yشکل به هر دو گوش هدایت میشود
غوریانلغتنامه دهخداغوریان . (اِخ ) سلسله ای از امرا هستند که از قدیم در نواحی صعب غور واقع در کوهستانهای مابین هرات و غزنه امارت داشتند و به ملوک شنسبانیه یا آل شنسب مشهور بوده ان
غوریانلغتنامه دهخداغوریان .(اِخ ) دهی است به مرو. (منتهی الارب ). از قرای مرو است . (از معجم البلدان ).
غوریانلغتنامه دهخداغوریان . (اِخ ) جایی در جانب شرقی حصار بخارا که سیاوش پس از کشته شدن در آنجا دفن شد : بشد تیز با لشکر غوریان بدان سود جستن سر آمد زیان . فردوسی .افراسیاب او را
غریانلغتنامه دهخداغریان . [ غ َ ری یا ] (اِخ ) دو بنا در کوفه یا دو صخره یا دو خرپشته . و گفته اند آنها قبر مالک و عقیل است که ندیمان جذیمة الابرش بودند، و وجه تسمیه ٔ آن این است
ج-غلغتنامه دهخداج-غ. [ ج ِ ] (اِ) پرده ای که از چوبهای باریک سازند. || خانه ای که از چوب سازند. (ناظم الاطباء).