سمعک دوشاخهY-cord hearing aidواژههای مصوب فرهنگستاننوعی سمعک جیبی که خروجی تقویتکنندۀ آن با یک سیم Yشکل به هر دو گوش هدایت میشود
غورواشهلغتنامه دهخداغورواشه . [ غورْ ش َ / ش ِ ] (اِ) بمعنی غرواشه که لیف شویمالان و جولاهگان باشد. (برهان قاطع) (آنندراج ) (انجمن آرا). غرواش . غرواشه . (برهان قاطع). رجوع به غروا
غرواشهلغتنامه دهخداغرواشه . [ غ ُرْ / غ َرْش َ / ش ِ ] (اِ) لیف جولاهگان . (برهان قاطع). گیاهی است که جولاهان از او مالا (ماله ) کنند و دسته بندند و کفشگران نیز. (فرهنگ اسدی نخجوا
غورفرهنگ انتشارات معین(غُ یا غَ وْ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) فرو شدن ، فرو رفتن . 2 - دقت کردن در کاری ، تفکر و تأمل کردن . 3 - (اِمص .) گودی ، فرورفتگی . 4 - قعر هر چیز. 5 - دقت ، تأمل
غورگویش گنابادی شهر باستانی غور که خرابه های آن در ده کیلومتری گناباد واقع است و این شهر هم در زیر خاک مدفون میباشد.دلیل نابودی این شهر در دست نیست ولی احتمال آن میرود که در یک