طاماتفرهنگ مترادف و متضاد۱. شطح، کفرگویی، کفریات ۲. پریشانگویی، سخنان ادعاآمیز ۳. گزافه، اراجیف، گفتار بیهوده ۴. حادثه عظیم ۵. بلایا، سوانح
طاماتلغتنامه دهخداطامات . [ طام ْ ما ] (ع اِ) اقوال پراکنده . (برهان ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ). سخن از چپ و راست ، یعنی قول پراکنده و شیادانه : به طامات مجلس بیاراستم پس آنگه ز
طاماتفرهنگ انتشارات معین(مّ) [ ع . ] (اِ.) جِ طامه ؛ 1 - بلاهای بزرگ ، مصیبت عظیم . 2 - سخن های پریشان . 3 - احادیث و حکایات اختراعی .
طاماتفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. [جمعِ طامَّة] = طامه۲. (تصوف) اوراد و کرامات سالکان.۳. (تصوف) سخنان بیاصل و پریشان برخی صوفیان: ◻︎ به صدق و ارادت میان بسته دار/ ز طامات و دعوی زبان بسته د