طوطرةلغتنامه دهخداطوطرة. [ طَ طَ رَ] (ع مص ) افکندن پی یکدیگر. گویند: طَوطَرنی طَوطَرةً؛ یعنی افکند مرا مرّةً بعد اخری . (منتهی الارب ).
طآطرلغتنامه دهخداطآطر. [ طِ آ ] (معرب ، اِ) معرب تآتر.محلی که آثار درامی و غیره در آن نمایش داده شود.
طول صف طرحdesign queue lengthواژههای مصوب فرهنگستانطولانیترین صف پیشبینیشده برای وسایل نقلیه در خط عبوری خاص یا همۀ خطوط عبور در تقاطع در زمان اوج جریان شدآمد