طیفسنج پرتو ایکسX-ray spectrometerواژههای مصوب فرهنگستانطیفسنجی برای تولید طیف پرتو ایکس یک ماده و اندازهگیری طولِموجهای مربوط به اجزای متفاوت آن
طیفسنجی پرتو ایکسX-ray spectrometryواژههای مصوب فرهنگستاناندازهگیری و تحلیل پراش پرتو ایکس تولیدشده از بلورها
طوسلغتنامه دهخداطوس . (اِخ ) نام یکی از شاهان مصر که پس از شورش آنجا در زمان داریوش دوم بسلطنت رسیده اند. ابوریحان در آثارالباقیه (چ لیپزیک 1923 ص 91)نام ایشان را چنین نوشته اس
طوسلغتنامه دهخداطوس . (ع اِمص ) دوام و همیشگی چیزی . (منتهی الارب ). || (اِ) دوائی که جهت حفظ صحت خورند. (منتهی الارب ). داروئی که برای حفظ آشامیده شود. (منتخب اللغات ). || (مص
طوسلغتنامه دهخداطوس . [ طَ ] (ع اِ) ماه . (منتهی الارب ) (منتخب اللغات ). || (اِمص ) خوبی و تازگی چهره بعدِ بیماری . (منتهی الارب ). خوبی رو وتازگی آن بعد از رستن از بیماری . (
طوسکلغتنامه دهخداطوسک . [ س َ ] (اِ) نوعی از خار است که آن را بعربی شوکةالدراجین و خس الکلب ومشطالراعی خوانند. گویند اگر قدری از گل آن بکوبند و در شیر مالند شیر بسته گردد و اگر
طوس خیمهلغتنامه دهخداطوس خیمه . [ خ َم َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان طیبی گرمسیری بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان در 12 هزارگزی جنوب باختری لنده مرکز دهستان و 54 هزارگزی شمال بهبه
طوسکاچاللغتنامه دهخداطوسکاچال . (اِخ ) دهی از دهستان کوهسارات بخش مینودشت شهرستان گرگان در 19 هزارگزی جنوب خاوری مینودشت . کوهستانی معتدل با 190 تن سکنه . آب آن از چشمه سار. محصول آ
شَهْرگویش گنابادی در گویش گنابادی یعنی مرکز تمدن ، شهرت آبادانی ، نام محلی که 2500 سال قبل در مظهر قنات جهانی قصبه گناباد برای کشاورزی و دفاع و زندگی توسط گبرها ساخته شد و شهر نا
سیخگویش کرمانشاهکلهری: se:x/ bel̆esk گورانی: bel̆esk سنجابی: se:x کولیایی: se:x زنگنهای: se:x جلالوندی: se:x زولهای: se:x/ bel̆esk کاکاوندی: se:x هوزمانوندی: se:x
سیخگویش خلخالاَسکِستانی: six دِروی: six شالی: six کَجَلی: se:x کَرنَقی: səq کَرینی: mil کُلوری: bəsk گیلَوانی: bələsk لِردی: mil
ریختار تختflat morphismواژههای مصوب فرهنگستانریختاری از طرح (scheme) Xبه طرح Y بهطوریکه در هر نقطۀ x ازX حلقۀ موضعی OX,x روی (OY,f(x تخت باشد