صرفهجوییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی یی، عقل معاش، عاقبتاندیشی، امساک، اعتدال، میانهروی، احتیاط، خانهداری، پسانداز، مضایقه، اقتصاد، اقتصادی بودن مبلغ پسانداز، اندوخته، رقم
صرفهجویی کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی صرفهجویی کردن، رعایت اقتصادراکردن، پسانداز کردن، اندوختن، اندوخته کردن
صرفهجویی شناختیcognitive economyواژههای مصوب فرهنگستانگرایش فرایندهای شناختی به کاستن از تلاش پردازشی و استفاده از توان و منابع
بیشینة صرفهجوییmaximum parsimony, MPواژههای مصوب فرهنگستانروشی در تبارشناسی، که هدف آن مکانشناسی درخت تکاملی (tree) است که کمترین تغییر حالت صفت را نشان میدهد
توصیهنامۀ صرفهجویی سوختfuel savings advisoryواژههای مصوب فرهنگستانکتابچهای حاوی توصیههایی به خلبانان برای صرفهجویی در مصرف سوخت براساس الگوریتمها/ خوارزمیهای بهینهسازی خط سیر پرواز و اطلاعات آئرودینامیکی و رانشی هواگرد