صحائفلغتنامه دهخداصحائف . [ ص َ ءِ ](ع اِ) ج ِ صحیفه . (منتهی الارب ) (دهار) : یاقلم را زهره باشد که بسربرنویسد بر صحائف زآن خبر. (مثنوی ). || نامه ای که در آن نیکیها و بدیها نوی
صحالغتنامه دهخداصحا. [ص َ ] (اِخ ) یکی از محاضر سلمی و آن یکی از دو کوه است در طی و در آن آبها و نخل است . (معجم البلدان ).
صحاکلغتنامه دهخداصحاک . [ ص ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان شاه ولی بخش مرکزی شهرستان شوشتر مرکز دهستان کنار شمال باختری رود دز. 360هزارگزی جنوب باختری شوشتر، 33هزارگزی جنوب باختری اتو
نَّصُوحاًفرهنگ واژگان قرآنخالص - ناب (کلمه نصوح از ماده نصح است که به معناي جستجو از بهترين عمل و بهترين گفتاري است که صاحبش را بهتر و بيشتر سود ببخشد ، و اين کلمه معنايي ديگر نيز دارد ،