ویلت، خم شدن، پلاسیدهو پژمرده شدن
وحشی، جنگلی، طوفانی، رام نشده، سبع، شیفته و دیوانه، خود رو، غیر اهلی
جوش، جوش دادن، جوشکاری کردن، پیوستن
اردک وحشی
انبه وحشی
تاسل وحشی
یخچال
اخم کردن، خم شدن، پلاسیدهو پژمرده شدن
wiltproof
زخم، خم شدن، پلاسیدهو پژمرده شدن
خرد شده، خم شدن، پلاسیدهو پژمرده شدن
wilt
droop, wilt
wilt, wither
بیماری را از بین ببرید
گرانول ویلت
پژمردگی گیاه براثر حملۀ عامل بیماری به شبکۀ آوندی
fusarium wilt
تلنگر