عجله کردن، دختر بازی کردن
وینچینگ، با چرخ یا دستگیره کشدن
وینچستر، رمیدن، لرزیدن، خود را عقب کشیدن، خود را لرزاندن و تکان دادن
اجتناب ناپذیر
چشمک، چشمک زدن، با چشم اشاره کردن، برق زدن، باز و بسته شدن
winging، بالدار کردن، پردارکردن، پیمودن