رغوثلغتنامه دهخدارغوث . [ رَ ] (ع ص ) اسب و گوسپند شیردهنده . (مهذب الاسماء). هر ماده ٔ شیردهنده . (از ناظم الاطباء). هر ماده ٔ با شیر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || (اِ) بچه ٔ
رغثلغتنامه دهخدارغث . [ رَ ] (ع مص ) مکیدن بچه شیر مادر را.(ناظم الاطباء). شیر خوردن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر اللغه ٔ زوزنی ). بر مکیدن بزغاله شیر مادر را. (منتهی الارب )
رغثاءلغتنامه دهخدارغثاء. [ رُ غ َ ] (ع اِ) رگهای شیر در پستان یا پی پستان ، قاله ابن السکیت . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). رگهای شیر پستان یا پی زیر پستان . (آنندراج ).
رغثلغتنامه دهخدارغث .[ رَ ] (اِ) گلنار و گل درخت انارتر. (از ناظم الاطباء). جلنار است . (اختیارات بدیعی ). گلنار است و آن گل درخت اناری است که بغیر از گل ثمری دیگر ندارد و بهتر
چرغفرهنگ انتشارات معین(چَ) (اِ.) پرنده ای است شکاری از نوع باز و به اندازة کلاغ با رنگ خاکستری و لکه های سیاه و سفید.