سرعت جولانmaneuvering speed, VNOواژههای مصوب فرهنگستان[حملونقل دریایی] سرعتی که شناور با آن جولان میدهد [حملونقل هوایی] سرعتی که در آن با وجود باز شدن تمام سطوح فرمان هیچگونه آسیبی به بدنۀ هواگَرد وارد نشود
ردخلغتنامه دهخداردخ . [ رَ ](ع مص ) شکستن سر کسی را. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). سر شکستن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). شَدْخ .
ردخلغتنامه دهخداردخ . [ رَ دَ ] (ع اِ) گِل تنک و سخت . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || لغتی است در رَدَغ . (از اقرب الموارد). رجوع به رَدغ شود.
کردخوردلغتنامه دهخداکردخورد. [ ک ُ خوَرْ / خُرْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ترک شهرستان ملایر. جلگه ای و معتدل است و 1761 تن سکنه دارد. آب آنجا از قنات و محصول آن انگور و صیفی است .