وینتر
venter، شکم، بطن، گودی، حفره، معده، رحم
کریگ ونتر
زمستان، فصل زمستان، شتاء، قشلاق کردن، زمستانرا بر گذار کردن، زمستانی
fenter
تخلیه، بیرون ریختن، خالی کردن، فروختن، باد خور گذاردن، بیرون دادن
کیمونتر