اتاق درحالتعویضon-change, vacant/dirty, VDواژههای مصوب فرهنگستاناتاقی که مهمان آن را تحویل داده، اما هنوز نظافت نشده است و آمادة پذیرش مهمان نیست متـ . درحالتعویض
حجم توزیعvolume of distribution, V, Vdواژههای مصوب فرهنگستانحجم فرضی از مایعی که لازم است تمام مقدار دارو را در بدن به همان غلظتی که پس از رسیدن به تعادل در پلاسما وجود دارد برساند
ریژلغتنامه دهخداریژ. (اِ) ریز. هوا. کام .مراد. (برهان ) (لغت فرس اسدی ) (فرهنگ اوبهی ) (از فرهنگ جهانگیری ) (از آنندراج ). هوس . کام . مراد. مقصود.(ناظم الاطباء). آرزو و خواهش
ریژکلغتنامه دهخداریژک . [ ژَ ] (اِ) عصیان و گناه . (ناظم الاطباء). عصیان و گناه کردن . (آنندراج ) (برهان ). || لغزش از جایی . (ناظم الاطباء). از جای فرولغزیدن . (از فرهنگ جهانگی
دی . وی . دی .فرهنگ انتشارات معین[ انگ D.V.D . ] (اِ.) نوعی دیسک فشرده که با سیستم دیجیتال قابل ضبط و پخش است و تصاویر را با دقت بیشتری نشان می دهد.