اتاق درحالتعویضon-change, vacant/dirty, VDواژههای مصوب فرهنگستاناتاقی که مهمان آن را تحویل داده، اما هنوز نظافت نشده است و آمادة پذیرش مهمان نیست متـ . درحالتعویض
حجم توزیعvolume of distribution, V, Vdواژههای مصوب فرهنگستانحجم فرضی از مایعی که لازم است تمام مقدار دارو را در بدن به همان غلظتی که پس از رسیدن به تعادل در پلاسما وجود دارد برساند
ریةالجمللغتنامه دهخداریةالجمل . [ ی َ تُل ْ ج َ م َ ] (ع اِ مرکب ) شش شتر، و آن موارد استعمال دارویی دارد. (از ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
جریةلغتنامه دهخداجریة. [ ج ِرْ ری ی َ ] (ع اِ) حوصله و چینه دان مرغ . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). سنگ دان مرغ . (منتهی الارب ). جَریئَة در تمام معانی . (از منتهی الارب ).
جریةلغتنامه دهخداجریة. [ ج َ ری ی َ ] (ع ص ، اِ) بقولی تأنیث جَری ّ بمعنی وکیل و رسول و ضامن و خادم و اجیر. (از متن اللغة) (از ذیل اقرب الموارد). ولی بقول اکثر مذکر و مؤنث و م
جریةلغتنامه دهخداجریة. [ ج ِرْ ی َ ] (ع اِمص ) روانی آب و مانند آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از ذیل اقرب الموارد). یقال : «ما اشد جریة هذا الماء و ما احسن جریة
ریةلغتنامه دهخداریة. [ رَی ْ ی َ ] (اِخ ) موضعی است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بلوک وسیعی است در اندلس در سمت قبله ٔ قرطبه که به جزیرةالخضراء چسبیده است . (از معجم البلدان ).
دی . وی . دی .فرهنگ انتشارات معین[ انگ D.V.D . ] (اِ.) نوعی دیسک فشرده که با سیستم دیجیتال قابل ضبط و پخش است و تصاویر را با دقت بیشتری نشان می دهد.