اتاق درحالتعویضon-change, vacant/dirty, VDواژههای مصوب فرهنگستاناتاقی که مهمان آن را تحویل داده، اما هنوز نظافت نشده است و آمادة پذیرش مهمان نیست متـ . درحالتعویض
حجم توزیعvolume of distribution, V, Vdواژههای مصوب فرهنگستانحجم فرضی از مایعی که لازم است تمام مقدار دارو را در بدن به همان غلظتی که پس از رسیدن به تعادل در پلاسما وجود دارد برساند
ریونجلغتنامه دهخداریونج . [ ری وَ ] (اِ) رستنیی که ریباس نیز گویند. (ناظم الاطباء). رجوع به ریواس شود.
ریونجلغتنامه دهخداریونج . [ ری وَ ] (اِخ ) قریه ای است از قراء نیشابور. (از معجم البلدان ) (از یادداشت مؤلف ).
جریونلغتنامه دهخداجریون . [ ج ِرْ ] (اِخ ) تلفظی است از ژریون . رجوع به این کلمه و قاموس الاعلام ترکی شود.
دی . وی . دی .فرهنگ انتشارات معین[ انگ D.V.D . ] (اِ.) نوعی دیسک فشرده که با سیستم دیجیتال قابل ضبط و پخش است و تصاویر را با دقت بیشتری نشان می دهد.