رشدةلغتنامه دهخدارشدة. [ رَ دَ ] (ع ص ) رِشْدَة. حلال زاده . خلاف زنیه . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ).- ولد رشده ؛پاکزاد. مقابل ولد غیه . مقابل ولد زنیه . (از یادداشت مؤلف
پهلوانفرهنگ نامها(تلفظ: pahle(a)vān) جنگجوی شجاع و زورمند ؛ (به مجاز) آنکه در امری سرآمد است ؛ (به مجاز) قوی هیکل و قوی جثه ؛ (در قدیم) سردار لشکر.