رَبِّفرهنگ واژگان قرآنمخفف يا ربِّي - اي پروردگارمن - اي پرورش دهنده من(درعباراتی نظیر "رَّبِّ زِدْنِي عِلْماً "وکلمه رب بمعناي مالکِ مدبر است )
رؤبلغتنامه دهخدارؤب . [ رُ ئو ] (ع مص ) رُؤوب . رَوب . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به رَوب شود.
رؤبلغتنامه دهخدارؤب . [ رُءْب ْ ] (اِخ ) موضعی است در نزدیکی سِمِنْجان از نواحی بلخ . (از معجم البلدان ). روب . (منتهی الارب ).