رأیگری میاندورهایby-electioneeringواژههای مصوب فرهنگستانتلاش فعالانه به نفع یک نامزد یا حزب در انتخابات میاندورهای
رأیگریelectioneer 2, electioneeringواژههای مصوب فرهنگستانتلاش فعالانه به نفع یک نامزد یا حزب در انتخابات
رأیآورvote getter/ vote-getterواژههای مصوب فرهنگستاننامزد یا موضوعی که میتواند در انتخابات موفق به جذب آرای بیشتر شود
رأیکاهی شخصیتیnegative coattail effectواژههای مصوب فرهنگستانپدیدهای که در آن وجهۀ نامطلوب یک نامزد سرشناس موجب کاهش آرای همحزبیهایش میشود
رأیگرelectioneer 1, electioneererواژههای مصوب فرهنگستانکسی که فعالانه به نفع یک نامزد یا حزب در انتخابات فعالیت کند
وی .سی .دیفرهنگ انتشارات معین[ انگ . ]V.C.D (اِ.) 1 - نوعی دیسک فشرده که تصویر و صدا بر روی آن قابل ضبط و پخش است ، ویدیو سی دی .
دی . وی . دی .فرهنگ انتشارات معین[ انگ D.V.D . ] (اِ.) نوعی دیسک فشرده که با سیستم دیجیتال قابل ضبط و پخش است و تصاویر را با دقت بیشتری نشان می دهد.