رجفةلغتنامه دهخدارجفة. [ رَ ج َ ف َ ] (ع اِ) لرزه و زلزله . (ناظم الاطباء). لرزه ٔ زمین و جز آن . (از غیاث اللغات ) (از منتخب اللغات ). زلزله . (اقرب الموارد). زلزله ٔ زمین و جز
روفةلغتنامه دهخداروفة. [ رَ ف َ ] (ع مص ) مهربانی . (ناظم الاطباء) (از آنندراج ).به معانی رَوف . (منتهی الارب ). و رجوع به روف شود.
غُرْفَةًفرهنگ واژگان قرآنيک بار بلند کردن (کلمه اغتراف و کلمه غرف به معناي آن است که چيزي را بلند کني و بگيري ، مثلا ميگويند : فلان غرف الماء و يا ميگويند : فلان اغترف الماء ، يعني فلان
غُرْفَةَفرهنگ واژگان قرآنبنايي که بالاي بناي ديگر واقع شده باشد و از سطح زمين يا کف خانه بلندتر باشد .
ویژهمقدارeigenvalue, characteristic value, characteristic root, characteristic numberواژههای مصوب فرهنگستانبرای تبدیل خطی T بر روی فضای بُرداری V، نردهای مانند λ که به ازای بُردار ناصفری از V مانند TV= λ v ،v
ویژهفضاeigenspaceواژههای مصوب فرهنگستاندر مورد ویژهمقدار λ از عملگر خطی T بر روی فضای بُرداریV، زیرفضایی از V که بهوسیلۀ ویژهبُردارهای متناظر با λ تولید میشود