سرریز مثلثیtriangular-notch weir, V-notch weir, triangular weir, vee weir, V-notched wierواژههای مصوب فرهنگستانسرریزی که دارای بریدگی مثلثی است
اتلاف انتقال شبکهایvia net loss, VNLواژههای مصوب فرهنگستانمؤلفهای که در طراحی شبکههای انتقال با پیشبینی و تخصیص اتلاف در بخشهای مختلف شبکه لحاظ میشود
رودلغتنامه دهخدارود. (اِخ ) فرانسوا.... (1855-1784م .) از مجسمه سازان معروف فرانسه بود. وی در دیژن متولد شد و در پاریس دیده از جهان فروبست . مجسمه های بسیاری از آثار او در موزه
رودلغتنامه دهخدارود. (اِخ ) دهی است از دهستان مازول بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور واقع در 12هزارگزی شمال نیشابور. منطقه ٔ کوهستانی است و هوایی معتدل دارد. سکنه ٔ آن 199 تن است که
رؤدلغتنامه دهخدارؤد. [ رُءْدْ ] (ع ص ، اِ) زن جوان نیکو. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رَأد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به رأد شود. || بن ریش . (منتهی الارب ).
وِرْدُفرهنگ واژگان قرآنآبي که انسان و حيوان پس از تلاش و چرخيدنش به دنبال آن به گلويش ميريزد - آبي که انسان و حيوانات تشنه به لب آن ميآيند و از آن مينوشند ( کلمه وَرَد در اصل لغت به
گفتیمگویش اصفهانی تکیه ای: bemunvât طاری: bemunvât طامه ای: bomun(v)ât طرقی: bemunvât کشه ای: bemunvâ نطنزی: bamu(n)vât
گفتیدگویش اصفهانی تکیه ای: bedunvât طاری: bedunvât طامه ای: bodun(v)ât طرقی: bedunvât کشه ای: bedunvâ نطنزی: badu(n)vât
گفتندگویش اصفهانی تکیه ای: bešunvât طاری: bešunvât طامه ای: bošun(v)ât طرقی: bešunvât کشه ای: bešunvâ نطنزی: bašu(n)vât