روم قلعهلغتنامه دهخداروم قلعه . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) نام قلعه ای است تاریخی واقع در سنجاق اورفه ٔ شهرستان حلب ساحل غربی شط فرات که از آثار باستانی رومیان است . (یادداشت مؤلف ).
قلعه مورلغتنامه دهخداقلعه مور. [ ق َ ع َ ] (اِخ ) قلعه ٔ غیرقابل تسخیری است نزدیک نورودبار. رجوع به ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 53 شود.
قلعه رم روانلغتنامه دهخداقلعه رم روان . [ ] (اِخ ) به نزدیک غندیجان ، قلعه ای است محکم و هوایی گرم دارد و آب آن از مصنعهاست . (فارسنامه ٔ ابن البلخی چ کمبریج ص 157). نزهة القلوب آن را د
قلعه کرملغتنامه دهخداقلعه کرم . [ ق َ ع ِ ک َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان والانجرد شهرستان بروجرد، واقع در 2هزارگزی جنوب بروجرد و 2 هزارگزی جنوب شوسه . موقع جغرافیایی آن جلگه و هو
رومگویش گنابادی در گویش گنابادی یعنی خجالت ، شرم ، حیا داشتن ، رودربایستی داشتن ، معمولا این واژه بصورت مرکب با واژه نَمِشَ بکار میرود و معنای فعل را منفی میکند.
راهآبگویش خلخالاَسکِستانی: gəvl دِروی: âva râ/ gәvl شالی: âva râ کَجَلی: owa râh کَرنَقی: âva râ کَرینی: âva râ کُلوری: âva râ گیلَوانی: gəvl لِردی: ova râ
پادتن حبهایdomain antibody, dAbواژههای مصوب فرهنگستانتکهای از پادتن به طول حدوداً 110 آمینواسیدی که دستکاری شده تا بتواند فقط شامل اولین حلقۀ پپتیدی حبۀ زنجیرۀ سنگین (ناحیۀ VH) و نیز زنجیرۀ سبک (ناحیۀ VL) باشد،