روان کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل کردن، صاف کردن▼، روغن زدن، لیز کردن، چرب کردن، مالاندن، پولیش زدن (کردن)، پرداخت کردن، ساییدن
روانآزاریpsychopathyواژههای مصوب فرهنگستانمجموعۀ ویژگیهای شخصیتی با مشخصۀ خودمحوری و تکانشگری و فقدان هیجاناتی نظیر احساس گناه و پشیمانی متـ . جامعهستیزی، جامعهآزاری sociopathy
روانآشفتگی الکلزدگیalcohol intoxication deliriumواژههای مصوب فرهنگستاننشانگانی برگشتپذیر و کوتاهمدت، ناشی از مصرف مفرط الکل که برخی از علائم و ویژگیهای آن آشفتگیهای خودآگاهی و تغییرات شناختی است متـ . سرسام الکلزدگی
روانآشفتگی قطع مصرف الکلalcohol withdrawal delirium, delirium tremens 2واژههای مصوب فرهنگستاننشانگانی برگشتپذیر و کوتاهمدت، ناشی از قطع مصرف الکل که برخی علائم و نشانههای آن آشفتگی خودآگاهی و تغییرات شناختی است متـ . سرسام قطع مصرف الکل