عفواًلغتنامه دهخداعفواً. [ ع َف ْ وَن ْ ] (ع ق ) بطور عفو وآمرزش و بخشش و بطور سهل و آسانی . (ناظم الاطباء).- عفواً صفواً ؛ بی سؤال و خالص : ما را عفوا صفوا حاصل شد و بی تحمل کل
عفکاءلغتنامه دهخداعفکاء. [ ع َ ] (ع ص ) مؤنث أعفک . (اقرب الموارد). ج ، عُفک . (اقرب الموارد). رجوع به أعفک شود. || شترماده ای که در آن اندک سرکشی باشد. (منتهی الارب ). ناقه ک
عَفَافرهنگ واژگان قرآنعفو کرد -گذشت (کلمه عفو به معناي محو اثر است ، و کلمه مغفرت به معناي پوشاندن است )
عَفَوْاْفرهنگ واژگان قرآنفزوني يافتند - زياد شدند (در عبارت "ثُمَّ بَدَّلْنَا مَکَانَ ﭐلسَّيِّئَةِ ﭐلْحَسَنَةَ حَتَّىٰ عَفَوْاْ ")