عضویت یافتنلغتنامه دهخداعضویت یافتن . [ ع ُ وی ی َ ت َ ] (مص مرکب ) کارمند اداره یا وزراتخانه یا بنگاه یا انجمن و یا حزبی شدن . عضو شدن . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به عضویت شود.
عضویتلغتنامه دهخداعضویت . [ ع ُ وی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) عضو بودن . کارمند بودن . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به عضو شود.