عینةلغتنامه دهخداعینة. [ ن َ ] (ع اِ) وام که در آن وام دهنده را نفعی نباشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). عبارتست از اینکه شخصی نزد شخص دیگر رود و وامی طلب کند. وام
عینةلغتنامه دهخداعینة. [ ن َ ] (ع مص ) فراخ سیاهی چشم گردیدن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). عَیَن . رجوع به عین شود.
عین جارةلغتنامه دهخداعین جارة. [ ع َ ن ِ رَ ] (اِخ ) ضیعه ای است مشهور در اعمال حلب . بین این ضیعه و «هونة» حجری است که داستانی برای آن نقل کرده اند. رجوع به معجم البلدان شود.
عین حلوةلغتنامه دهخداعین حلوة. [ ع َ ن ِ ح ُل ْ وَ ] (اِخ ) چشمه ای است در وادی الستار. (از معجم البلدان ).
عین عمارةلغتنامه دهخداعین عمارة. [ ع َ ن ِ ع ُ رَ ] (اِخ ) چشمه ای است در سودة، و گویا منسوب به عمارة از فرزندان جریر باشد. (از معجم البلدان ).
عین الحیاةلغتنامه دهخداعین الحیاة. [ ع َ نُل ْ ح َ ] (ع اِ مرکب ) چشمه ٔ آب حیاة. (آنندراج ) (غیاث اللغات ). چشمه ٔ آب زندگانی . (ناظم الاطباء). نام چشمه ای به بهشت . نام چشمه ٔ زندگی