عذوبلغتنامه دهخداعذوب . [ ع َ ] (ع ص ) کسی که از شدت تشنگی نخورد. (ناظم الاطباء). || آنکه میان او و میان آسمان حائل نباشد. || ستور ایستاده که آب و علف نخورد. (از اقرب الموارد) (
عذوبةلغتنامه دهخداعذوبة. [ ع ُ ب َ ] (ع مص ) پاکیزه گردیدن آب . (از اقرب الموارد) (آنندراج ) (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ). خوش شدن آب . (تاج المصادر بیهقی ). مجازاً، بمعنی شیرین