شنوایینگارة نعلیU-shaped audiogram,cookie bite audiogram,scoop audiogram,bowl audiogram,V-shaped audiogram,saddle curve, dipper curve,trough curve, U-shaped curveواژههای مصوب فرهنگستانشنوایینگارهای که در آن کمشنوایی در بسامدهای میانه بیشتر از بسامدهای بالا و پایین است
عجرةلغتنامه دهخداعجرة. [ ع ِ رَ ] (ع اِ) هیئت بست دستار. یقال فلان حسن العجرة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
عجرةلغتنامه دهخداعجرة. [ ع ُ رَ ](ع اِ) جای سطبری و درشتی از هر چیزی . (منتهی الارب )(آنندراج ). موضع العجر. (اقرب الموارد). || گره رگ و پی . (منتهی الارب ). گره در عروق بدن . (
عُرْوَةِفرهنگ واژگان قرآندستاويز(دستگيره و يا به عبارت ديگر دستهاي است که با آن چيزي را گرفته و بلند ميکنند ، مانند دسته کوزه و دلو و دستگيره ظرفهاي مختلف ، البته گياههاي ريشهدار و نيز
جعجرةلغتنامه دهخداجعجرة. [ ج ُ ج ُرْ رَ ] (ع اِ) نوعی از طعام است و آن چنان باشد که از خمیر آرد پیکرها ساخته ، پزند و در قوام شکر اندازند. ج ، جعاجر. (منتهی الارب ).
عورةلغتنامه دهخداعورة. [ ع َ رَ] (ع اِ) اندام شرم مردم ، و آن بین ناف تا زانو باشد. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ). شرم جای مردم . (دهار). اندام شرمگاه مردم ، یعنی از ناف تا زا
نای فاقدارnotched/ notch fluteواژههای مصوب فرهنگستاننوعی نای سردَمشی که برای تسهیل تولید صدا، در قسمت بالایی دهانی آن، با تراشیدن یا سوزاندن، فاقی معمولاً به شکل v یا u ایجاد میکنند