جوش لالهای دوطرفهdouble-U-groove weldواژههای مصوب فرهنگستاننوعی جوش شیاری میان دو قطعه با لبههای لالهای که در آن دو طرف جوش داده میشود
جوش لالهای یکطرفهsingle-U-groove weldواژههای مصوب فرهنگستاننوعی جوش شیاری میان دو قطعه با لبههای لالهای که در آن فقط یک طرف جوش داده میشود
شیار لالهایsingle-U grooveواژههای مصوب فرهنگستانشیاری در دو قطعه با لبههای نیملالهای که یک شیار لالهای ایجاد میکند
شیار لالهای دوطرفهdouble-U grooveواژههای مصوب فرهنگستانشیاری در دو قطعه با لبههای نیملالهای در بالا و پایین قطعه که دو شیار لالهای ایجاد میکند
عجولفرهنگ مترادف و متضادبیتحمل، بیصبر، دستپاچه، شتابان، شتابزده، شتابناک، شتابنده، ناحمول، ناشکیبا ≠ صبور
عجلدیکشنری عربی به فارسیشتاباندن , تسريع کردن , تند کردن , شتاب دادن , بر سرعت (چيزي) افزودن , تند شدن , تندتر شدن , تسريع ردن , شتافتن
عؤوللغتنامه دهخداعؤول . [ ع ُ ئو ] (ع مص ) کافی و بسند گردیدن عیال خود را. (منتهی الارب )(آنندراج ). معاش و مؤونت دادن عیال را. (از اقرب الموارد). || گم کردن کسی را مادرش . (ا
گهگاهگویش خلخالاَسکِستانی: har dan دِروی: gâ gələf شالی: har dan کَجَلی: gâh gâhi کَرنَقی: gâ: u gudâr کَرینی: hardam کُلوری: gâ gây گیلَوانی: gâyi gəlaf لِردی: hardama
به تو گفتم که نباید به آنجا بروی.گویش اصفهانی تکیه ای: be to-m bevât ke nagi beše nühen. طاری: bi-m bevât go nafdâ beše ö. طامه ای: mon be to-m biyât ke naɂapeɹe boše nu. طرقی: to-m bevât napeɂa beše uhun.
مردی که آنجا نشسته، دوست من است (/ با من دوست است).گویش اصفهانی تکیه ای: ne(n) marde ke nü-de âhe, duss-e men-a. طاری: in merde go uhun axa, refiq-e mun-a. طامه ای: nu merde ke nu-de henište, duss-e mun-e. طرقی: merd-e ge uh