دُم نعلیU-tailواژههای مصوب فرهنگستاننوعی دُم که شبیه به حرف U است و در آن دُمهای عمودی در دو سر دُم افقی قرار دارند
شنوایینگارة گنبدیreversed U-shaped audiogram,saucer curve,inverted scoop audiogram,inverted trough audiogram,tent shaped audiogramواژههای مصوب فرهنگستانشنوایینگارهای که در آن اُفت شنوایی در بسامدهای بالا و پایین بیش از بسامدهای میانه است
عوفلغتنامه دهخداعوف . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ربیعبن سماعة، مشهور به ذوالخمار. رجوع به ذوالخمار، و الاعلام زرکلی شود.
عوفلغتنامه دهخداعوف . [ ع َ ] (اِخ ) ابن اثاثة، مکنی به ابوعبد و مشهور به مسطح . وی از صحابیان بود و بجهت سخنی که درباره ٔ عایشه ام المؤمنین گفته بود پیامبر (ص ) وی را تازیانه
عَفْوَفرهنگ واژگان قرآنحد وسط و اعتدال - افزون برنياز و قابل صرفنظر کردن (کلمه عفو به معناي آن است که به سوي چيزي خم شوي ، تا آن را بگيري ، اين معناي اصلي کلمه است ليکن در معاني آمر
عَفُوٌّفرهنگ واژگان قرآنبسيار آمرزنده اي که اثر گناه و اشتباه را نيز از بين مي برد (کلمه عفو به معناي محو اثر است ، و کلمه مغفرت به معناي پوشاندن است )
عجفلغتنامه دهخداعجف . [ ع َ ] (ع مص ) بازداشتن خود را از خوردن با وجود گرسنگی تا دیگری را بخوراند یا سیر خورانیدن طعام خود را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || صابر داشتن ن
عجفلغتنامه دهخداعجف . [ ع َ ج َ ] (ع اِمص ) لاغری . (غیاث اللغات ) (منتهی الارب ) (بحرالجواهر). || (مص ) لاغر شدن . (تاج المصادر) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).