فردیسچهرفرهنگ نامها(تلفظ: fardis čehr) (فردیس + چهر = چهره) ، آن که چهرهاش بهشتی است ، بهشتی رو .
فردیسلغتنامه دهخدافردیس . [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بهنام پازوکی بخش ورامین شهرستان تهران ، واقع در پانزده هزارگزی شمال باختری ورامین و دوهزارگزی خاور راه شوسه ٔ ورامین به
فردی شدنindividualization3واژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن افراد جامعه با مرزهایی مشخص از یکدیگر متمایز میشوند و هریک حقوق و مسئولیتهای خود را مییابد
لوفردیسلغتنامه دهخدالوفردیس . [ ف َ ] (معرب ، اِ) به لغت یونانی حجر قبطی باشد و آن سنگی است مصری به غایت سست و در آب زود حل شود. گویند گازران مصر کتان را بدان شویند. دملها و ریشها