خط فرادِگرفشارanallobarواژههای مصوب فرهنگستانخطی که نقاطِ با افزایش یکسان فشار جوّ در یک دورۀ زمانی معین را به هم وصل میکند متـ . فرادِگرفشار 2
فرادلغتنامه دهخدافراد. [ ف َرْ را ] (ع ص ) فروشنده و سازنده ٔ فرائد. (اقرب الموارد). مرواریدفروش و مرواریدساز. (منتهی الارب ).
فرادلغتنامه دهخدافراد. [ فْرا / ف َ دَ ] (اِخ ) نام یکی از شهرهای مادهاست که در فاصله ٔ بیست وهفت روزه راه از ارمنستان واقع بوده است . رجوع به ایران باستان ج 3 ص 2357 شود.