فرزولغتنامه دهخدافرزو. [ ف َ ] (اِ) به معنی فرزبود است که حکمت باشد و آن دانستن افضل معلومات بود به افضل علم .(آنندراج ) (برهان ). برساخته ٔ دساتیر است . (از حاشیه ٔ برهان چ معی