فرودینلغتنامه دهخدافرودین . [ ف َرْ وَ ] (اِ) مخفف فروردین که نام ماه اول سال باشد. (برهان ) : چنان تا بیامد مه فرودین بیاراست گلبرگ روی زمین . فردوسی .چو بودی سر سال نو فرودین که
فرودینلغتنامه دهخدافرودین . [ ف ُ ] (ص نسبی ) (از: فرود + ین ، پسوند نسبت ). (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). فرودی . مقابل برین . تحتانی . اسفل . (یادداشت بخط مؤلف ) : برین آتش است و
فرودینیفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهفروردینی: ◻︎ بپوشیده لباس فَروَدینی / بیفکنده لباس ماه آذر (دقیقی: ۱۰۱).