فعیلاسوسلغتنامه دهخدافعیلاسوس . [ ] (معرب ، اِ) گیاهی است از جنس عرطنیثا که بخور مریم است . (فهرست مخزن الادویه ) (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
فیلاسوفلغتنامه دهخدافیلاسوف . [ سُف ْ ] (یونانی ، ص ، اِ) به لغت یونانی دوستدار حکمت ، چه فیلا دوستدار وسوف حکمت را گویند. (برهان ). رجوع به فیلسوف شود.