روتخمیرtop fermentationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی فرایند تخمیر که در قسمت فوقانی تخمیرگاه با ایجاد کف زیاد بر سطح محصول، در حرارت بالا و در طی فرایندی سریع روی میدهد
tapدیکشنری انگلیسی به فارسیضربه زدن، شیر، شیر آب، ضربت اهسته، شیر آب زدن به، ضربات اهسته وپیوسته زدن، سوراخ چیزیرا بند اوردن، از شیر اب جاری کردن
topدیکشنری انگلیسی به فارسیبالا، تاپ، راس، نوک، قله، اوج، فرفره، رو، سر، رویه، تپه، کروک، فرق سر، روپوش، درجه یک فوقانی، فرق، کج کردن، عالی، فوقانی
topدیکشنری انگلیسی به فارسیبالا، تاپ، راس، نوک، قله، اوج، فرفره، رو، سر، رویه، تپه، کروک، فرق سر، روپوش، درجه یک فوقانی، فرق، کج کردن، عالی، فوقانی