فنیقةلغتنامه دهخدافنیقة. [ ف َ ق َ ] (ع اِ) جوال . (منتهی الارب ). || غراره ٔ کوچک . (از اقرب الموارد). غرارة. ج ، فنائق . (منتهی الارب ).
فنیقلغتنامه دهخدافنیق . [ ف َ ] (ع ص ) گشن نیکو و نجیب که بجهت نجابت و کرامت نرنجانند آن را و سوار نشوند بر آن .ج ، فنق . جج ، افناق . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).