فلوئورسانسفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهخاصیت بعضی اجسام که با تابانیدن نور به آنها نوری مرئی با طول موج بلند تولید کنند.
فلينةدیکشنری عربی به فارسیچوب پنبه , بافت چوب پنبه درخت بلوط , چوب پنبه اي , چوب پنبه گذاشتن () , بستن , راه چيزي () گرفتن , در دهن کسي را گذاشتن
فليوندیکشنری عربی به فارسیطفلي که در موقع تعميد به پسر خواندگي روحاني شخص در ميايد , فرزند خوانده , بچه تعميدي , پسر تعميدي , مرد تعميدي
شیارزنیgougingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی برشکاری گرمایی که در آن ذوب کردن و برداشتن فلز باعث ایجاد پخی یا شیار میشود متـ . شیارزنی گرمایی thermal gouging, TG