فیلمنامهscreenplay, scenario 3واژههای مصوب فرهنگستانمتنی که در آن شرح رویدادها و گفتوگوها و صحنههای فیلم میآید
نمابندی فیلمنامهscript breakdownواژههای مصوب فرهنگستانتقطیع فیلمنامه به نماها و جزئیات لازم، مانند اشخاص و وسایل صحنه و تجهیزات فیلمبرداری
طرح تفصیلی فیلمنامهtreatment 2واژههای مصوب فرهنگستانشرح صحنهها و شخصیتهای مهم فیلم که بلندتر از خلاصۀ فیلمنامه است و فیلمنامه براساس آن نوشته میشود
مصورساز فیلمنامهproduction illustratorواژههای مصوب فرهنگستانشخصی که مسئول تصویرسازی از روی فیلمنامۀ نمابندیشده است