فیلةلغتنامه دهخدافیلة. [ ف َ ل َ ] (ع مص ) خطا کردن . || ضعیف و سست گردیدن . || خطا کردن رای کسی در بازی فیال . || سست رای شدن مرد. (منتهی الارب ). رجوع به فیلولة شود.
فیلولةلغتنامه دهخدافیلولة. [ ف َ ل َ ] (ع مص ) خطا کردن . || ضعیف و سست گردیدن . || خطا کردن رای کسی در بازی فیال . (منتهی الارب ). || سست رای شدن مرد. (منتهی الارب ) (تاج المصادر
فیولةلغتنامه دهخدافیولة. [ ف ُ ل َ ] (ع مص ) خطا کردن رای و ضعیف و سست گردیدن . (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || سست رای شدن . (آنندراج ). || (اِمص )ضعف رأی . گویند: و ماکنت احب