اسهال سفرtraveler's diarrhea, TDواژههای مصوب فرهنگستاننوعی اسهال که مسافران خصوصاً مسافران راه دور به آن دچار میشوند
فیوفلامیسلغتنامه دهخدافیوفلامیس . [ ] (معرب ، اِ) بخور مریم ، و یا نوعی از آن . (فهرست مخزن الادویه ).
فیلغتنامه دهخدافی ٔ. [ ف َی ْءْ ] (ع اِ) سایه ٔ زوال که بعد از گشتن آفتاب باشد. ج ، افیاء، فیوء. || غنیمت . || خراج . || پاره ای از مرغان . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). |